کد مطلب:140429 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:109

مبارزت و شهادت فرزندان امیرالمؤمنین
گرفتاری و شهادت ابوبكر بن علی علیه السلام

بعد از شهادت فرزندان امام حسن مجتبی سلام الله علیه نوبت به برادران امام علیه السلام رسید، اولین نفر از فرزندان امیرالمؤمنین علیه السلام كه عازم میدان نبرد و شهادت شد جناب ابوبكر بن علی علیه السلام بود، نام وی عبیدالله است.

مرحوم شیخ علی در رجال فرموده: مادر این بزرگوار لیلی دختر مسعود بن خالد دارمیه است و خالویش ابوالاسود الدئلی می باشد.

مرحوم ملا حسین كاشفی در روضة الشهداء می نویسد:

جناب ابوبكر بن علی ابیطالب علیه السلام محضر امام حسین علیه السلام مشرف شد عرضه داشت: برادر مرا دستوری دهید تا كینه خویشان را از این بدكیشان بازخواهم.

امام حسین علیه السلام فرمود: شما یك یك می روید و مرا نیز تنها می گذارید، این حرم رسول خدا را به كه وا می گذارید از كلام امام علیه السلام شرر به قلب برادران افتاد شروع كردند زار زار گریستن، سپس ابوبكر بن علی علیه السلام عرضه داشت: ای سید ما و ای مولای ما تا بحال هر چه نظر كرده ایم شما را به بزرگی و آقائی دیده ایم اكنون كه آفتاب عزت روی به زوال نهاده ما غلامان طاقت دیدن آن را نداریم از این گذشته مدت ها بود كه می خواستم تحفه ای به خدمت آورم و نمی دانستم كه تحفه ی لایق شما چیست امروز می بینم كه هیچ تحفه ای لایق تر از جان نیست، می خواهم این متاع ناقابل را نثار قدم ملازمان كنم.

شعر



امروز كه یار من مرا مهمان است

بخشیدن جان و دل مرا پیمان است






دل را خطری نیست سخن در جان است

جان افشانم كه روز جان افشان است



امام علیه السلام فرمودند: برادر برو كه ما هم از عقب می آئیم و منهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر.

آن شجاع و دلیر با برادران خداحافظی كرد و روی به میدان نهاد و این رجز را خواند:



شیخی علی ذوالفخار الاطول

من هاشم الصدق الكریم المفضل



هذا حسین بن النبی المرسل

عنه نحامی بالحسام المصقل



نفدیه نفسی من اخ مبجل

بعد شروع كرد به نصیحت و ملامت اهل كوفه و شام، فرمود:



ای بی حمیت مردمان بی دین سنگین دل، دین خود را فروختید و آتش غضب خدائی را به جان خریدید و به جهت تعیش این دو روزه دنیا عقوبت ابدی عقبی را قبول نمودید جوانان ماهر و لاله عذار را كه در تمام روی زمین عدیل و نظیر نداشتند كشتید و از صفحه ایام برانداختید و اكنون منتظرید كه شیره جان رسول و میوه ی باغ بتول را با خاك خواری بیاندازید و نیز نهال توحید را از پای درآورید تبا لكم و تعسا لدینكم بئس القوم انتم.

سپس تیغ از غلاف كشید كاللیث القسور بل كأنه الحیدر خود را به قلب لشگر زد و آن روبهان را همچون برگ خزان به روی خاك می ریخت تا وقتی كه از كثرت جراحات از پای درآمد و قوی و نیرویش تمام شد در چنین وقتی نامردی از اهل همدان كه به گفته مرحوم مجلسی نامش عبدالله بن عقبه غنوی بود بر شاهزاده حمله كرد و او را از پای درآورد.

برخی دیگر گفته اند نام قاتل وی زجر بن الجر بود و در روضة الشهداء آمده كه قاتل آن بزرگوار قدامه موصلی بود كه با طعن نیزه وی را شهید كرد رحمة الله علیه.


تذكر

مرحوم مجلسی در بحارالانوار فرموده:

نام ابوبكر بن علی علیه السلام عبیدالله بود.

و شیخ مفید در ارشاد فرموده: عبیدالله بن علی علیه السلام و ابوبكر بن علی هر دو از فرزندان امیرالمؤمنین علیه السلام هستند و مادرشان لیلی بنت مسعود الثقفیه می باشد.

مرحوم صدر قزوینی از والد معظمش نقل می كند كه ایشان گفته اند: تحقیقا ابوبكر و عبیدالله دو برادر بودند ابوبكر در كربلاء شهید شد و عبیدالله را در یوم الدار اصحاب مختار كشتند.